default logo

پایگاه خبری گفتمان کویر

دوشنبه, 24 آذر 1404

شرح خبر
سه‌شنبه, 18 آذر 1404

«زرکشی کاشان» هنری شگفت انگیز و جهانی اما فراموش شده

زرکشی یا زری باف کاشان با قدمتی دیرینه که روزی گویای هنر و خلاقیت مردم دیار خود بود حالا سالهاست فراموش شده و نیازمند توجه جدی هنردوستان و مسئولان است.

به گزارش خبرنگار گفتمان کویر، سیده فاطمه سادات کیایی:   «کاشان… جایی است که ابریشم و طلا می‌بافند، و تجارتش به همهٔ اقالیم مشهور است، و در هیچ شهری چنین کیفیتِ صنعتی که در آنجا هست، یافت نمی‌شود.»  
این را ابن بلخی در کتاب «حدیقهالحقیقه و شریعهالطریقه» خود درباره رونق نساجی کاشان در قرن ششم هجری، در عصر سلجوقیان نوشته است. متنی که نشان می دهد نساجی کاشان  تاریخی شگفت‌انگیز و پرپیچ‌وخم دارد و  ریشه‌های این صنعت را می‌توان در فرهنگ و سنت و تمدن این دیار جستجو کرد.

ریشه‌های باستانی تا اوج صفوی

کاشان به لحاظ موقعیت جغرافیایی که در مسیر جاده ابریشم قرار داشت، و تاجران و بازرگانانی که قصد عزیمت به سرزمین‌های شرق دور، به‌خصوص چین، را داشتند مجبور به عبور از این منطقه می‌شدند، حائز اهمیت است. از همین رو و قرار گرفتن در چهارراه دادوستد جهان، باعث شد که ابریشمهای خام و نخ‌های پنبه‌ای که از چین و هند به سایر نقاط دنیا صادر می‌شد، به منطقه کاشان آورده شده و صنعت نساجی را در این شهر رونق دهد.

کشت پنبه، پرورش کرم ابریشم و پشم گوسفند که در فلات ایران به وفور یافت می‌شد، در کنار هنر هنرمندان این منطقه و ظرافت و دقتی که در بافندگی داشتند، پارچه کاشان را متفاوت از دیگر تولیدات می‌کرد.

تاریخ بلندبالای صنعت نساجی در کاشان به پیش از اسلام بازمی‌گردد. باستان‌شناسان و مورخان عمر نساجی در این منطقه را به دوره هخامنشیان و ساسانیان نسبت می‌دهند که در این دوران تولید پارچه‌های ابریشمی یا همان زری‌باف رونق داشته است. پس از اسلام نیز در دوره‌های سلجوقی و ایلخانی ادامه پیدا کرده و در دوره صفویه به اوج خود رسید و نام کاشان را با پارچه‌های لوکس و اعیانی خود به شهرت رساند.

Selected Image

کاشانی های صاحب سبک

آنچه صنعت نساجی را در کاشان متفاوت از دیگر مناطق می‌کرد، تلفیق پنبه و طرح و رنگ بود، به علاوه استفاده از ابریشمهای زیره و نخ‌های طلایی که زیبایی و ارزشمندی خاصی به پارچه‌های این منطقه می‌داد. کاشانی‌ها با به‌کار بردن نخ‌های ابریشم و نقره و طلا در طرح‌هایی منحصربه‌فرد از گل و شاخه و حاشیه‌های نباتی، طرح‌هایی پدید آوردند که نشان از ذوق و سلیقه و هنر مردمانش بود و خیلی زود مورد پسند و علاقه مردم دیگر مناطق و حتی ممالک قرار گرفت.

حتی بسیاری از شهرهای دیگر مانند اصفهان و یزد و تبریز نیز در بسیاری از تکنیک‌های بافندگی و رنگرزی با الگوگیری از هنر هنرمندان کاشانی توانستند ادامه‌دهنده کار نساجی باشند. بافندگان کاشانی با دقت و ظرافت و خلاقیتی که در طرح‌بندی داشتند، به سبب برندسازی این صنعت، امضای طرح خود را روی پارچه می‌زدند.

از این رو پارچه‌های کاشان نه‌تنها در سراسر ایران، که حتی در کشورهای دیگر همچون عثمانی و هند و روسیه و حتی اروپا محبوبیت یافت و به نمادی از کیفیت و زیبایی و ثروت تبدیل شد، تا جایی که کاشان را در قرون ۱۷ تا ۱۹ میلادی به قطب تولید پارچه و خاصه نخ طلای ایران تبدیل کرد. نخ‌های زر کاشانی حتی به هند و عثمانی و روسیه صادر می‌شد و در دوره‌ای در صنعت فرش‌بافی هم به کار گرفته شد. در دوره قاجار، فرش طلایی حاصل هنر نخ‌ریسی طلایی کاشانی‌ها بود.

 سرای زرکش؛ گذری تاریخی فراموش شده

سرای زرکش‌های کاشان در دوره‌ای به رونق فعالیت نساجی مشهور بود. این بخش از بازار کاشان یکی از قدمت‌دارترین و سنتی‌ترین قسمت‌های بازار است که در گذشته مرکز تخصصی تولید نخ طلا یا همان زر بود و به زرکشی شناخته می‌شد. نخ‌های طلا به منظور تهیه پارچه‌های دست‌باف لوکس در این گذر تاریخی تولید می‌شد تا در بافت ترمه و پارچه‌های سلطنتی و کتاب‌پوش‌های تذهیب‌شده استفاده شود.

هنرمندان ابتدا طلاها را به صورت رشته‌های نازک درآورده و سپس آن را به دور یک نخ ابریشمی یا پنبه‌ای می‌پیچیدند و با دستگاه‌های سنتی یا چکش، آن را به صورت نخ‌های براق و انعطاف‌پذیر درمی‌آوردند که قابلیت بافت در پارچه‌های فاخر را داشت. پارچه‌های زربافت، چه در مصارف درباری، چه تزئینی و چه برای هدایا به سفارتخانه‌ها و تزئینات مذهبی، در نهایت به رشد صنعت زرکشی کاشان انجامید. هنوز هم خاندان‌های قدیمی کاشان با فامیل‌هایی مانند «زرکشی» یادگاران آن سنت درخشان از بافندگی هستند.

با گذر زمان اما این هنر بزرگ رو به فراموشی رفت و رفته‌رفته صنعت نساجی و زرکشی نیز جای خود را به تولید پارچه‌های انبوه یا واردات پارچه از دیگر کشورها داد. هنری که روزی تا آن سوی دروازه‌های تمدنی ایران رفته بود و نام هنر ایرانی را با تولید اثری هنری و کاربردی پیوند زده بود، حالا با گذشت زمان رو به فراموشی رفت.

میراثی که می‌بایست امروزه به عنوان بخشی از صنعت بزرگ صنایع دستی ایران حرفی برای گفتن داشته باشد و به نام میراث فرهنگی غیرمادی به نسل جوان منتقل شود، تنها در برخی کارگاه‌های کوچک به جوانان آموخته می‌شود.

Selected Image

ما میراث دار هنر کهن هستیم

اینکه دولت‌ها و سیاست‌گذاران تا چه اندازه بر حفظ این میراث همت می‌گمارند، مطالبه‌ای است که باید از سوی مردم و نهادهای اجتماعی دنبال شود. اما زنده نگاه داشتن فرهنگ و هویت یک شهر و یک هنر، نیازمند یک همت عمومی نیز هست. در کنار رونق گردشگری در کاشان، هنرهایی چون زرکشی هم می‌تواند بخشی از نگاه گردشگران را به خود جلب کرده و گویای هنر مردمان این دیار به مسافران و هنردوستان باشد.

اگرچه همچنان که تولیدات بی‌کیفیت و انبوه بازار مصرف مردم را اشباع کرده‌اند، جای خالی علاقه‌مندان به هنرهای گران‌بها و دستی همچنان پررنگ است؛ و همین مزیت می‌تواند به رونق گرفتن دوباره کسب‌وکارهایی که وابسته به هنری چون زرکشی هستند، کمک کند. امید است تا با برگزاری همایش‌هایی چون «فردخت»، نگاه ویژه‌ای به هنرهای فراموش‌شده چون زرکشی کاشان شود و این سنت درخشان دوباره جان بگیرد.

 



برچسب های خبر
اخبار مرتبط
نظر شما درباره این خبر
256
نظرات بینندگان

هنوز نظری ثبت نشده است.

تبلیغات

آگهی فعالی وجود ندارد